انیس مهمدی با اشاره به حواشی اخیر مدیر کل ارشاد گیلان، از «به کار بردن واژه مبتذل و مستهجن برای زنی متاهل و مادر دو فرزند که جز روزمرگی چیزی در اینستاگرامش نمیگذارد» انتقاد کرد و در پایان تأکید کرد به جرم توهین، افترا و نشر اکاذیب و سیاه نمایی شکایت خواهد کرد.
بر اساس این ابلاغیه که تصویر آن در اختیار وبسایت خبری «اعتماد آنلاین» قرار گرفته، اتهام انیس مهمدی «تولید، ارسال، توزیع و انتشار آثار مستهجن و مبتذل به وسیله سیستمهای رایانهای و مخابراتی» عنوان شده و در آن آمده است که در صورت عدم حضور در زمان مقرر حکم جلب صادر خواهد شد.
گفتنی است حسین ماهینی ستاره ی سال های گذشته تیم ملی و باشگاه پرسپولیس در ایام ناآرامی های سال گذشته ی کشور به دلیل انتقاد از شرایط کشور بازداشت و سپس با قید ضمانت آزاد شد.
بیوگرافی حسین ماهینی و همسرش انیس مهمدی
حسین ماهینی متولد سال ۱۳۶۵ در بوشهر و دارای مدرک دیپلم است.
پدرش محمد حسین ماهینی از بازیکنان پیشین تیم فوتبال شاهین بوشهر است.
فوتبال را به شکل خیابانی و از کوچه های بوشهر آغاز کرد تا اینکه با تیم نوجوانان «بسیح بوشهر» اولین تجربه بازی های حرفه ای را بدست آورد. در ادامه وارد تیم نوجوانان «ایران جوان» بوشهر شد تا اینکه در سال ۱۳۸۴ در ۱۸ سالگی به تیم زیر ۱۹ سال استقلال اهواز پیوست و چند هفته بعد راهی رده بزرگسالان شد.
از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۹ برای استقلال اهواز بازی کرد. در سال ۱۳۸۹ وقتی ۲۴ ساله بود به تیم «ذوب آهن» اصفهان پیوست.
در سال ۱۳۹۱ بازی در تیم پرسپولیس را آغاز کرد و تا سال ۱۳۹۸ برای این تیم بازی کرد.
نساجی، ملوان و سایپا دیگر تیم هایی هستند که حسین ماهینی تجربه ی بازی در آن ها را دارد.
ماهینی در سال ۱۳۸۵ به تیم ملی زیر ۲۳ سال دعوت شد تا اینکه در سال ۱۳۹۰ به دعوت کارلوس کیروش راهی تیم بزرگسالان شد و ۲۳ بازی ملی در کارنامه ی خود دارد.
حسین ماهینی در تیر ماه ۱۴۰۲ با انتشار پستی اینستاگرامی خداحافظی خود از دنیای فوتبال را اعلام کرد.
او با انیس مهمدی ازدواج کرده و این زوج دختری به نام مایسا و پسری به نام سورن دارند.
ماهینی زمانی که بازیکن تیم استقلال اهواز بود در یکی از مهمانی های ورزشی با انیس مهمدی آشنا شد. آن ها ۸ سال بعد در سال ۱۳۸۴ در دوران سربازی ماهینی در تیم ملوان با یکدیگر ازدواج کردند.
ماهینی در مصاحبه ای درباره ی ماجرای آشنایی و ازدواجش با انیس مهمدی گفته:
من در آن زمان در اهواز بازی میکردم. یک روز بچههای متاهل تیم یک مهمانی خانوادگی برگزار کرده بودند. همسر من دوست خانم یکی از بچهها بود و من او را دیدم و در همان لحظه اول از او خوشم آمد و از طریق دوستم و او هم از طریق همسرش باب آشنایی را فراهم کرد و حالا خوشحالم که همسرم و بچه هایم کنارم هستند.
ما خودمان ۸ سال با هم در ارتباط بودیم و پس از آن ازدواج کردیم و همه چیز هم را میدانستیم. اینکه از چه چیزی ناراحت یا خوشحال میشویم. تایمی که من ازدواج کردم مربوط به زمانی است که سرباز بودم و یک نیم فصل اجازه بازی کردن نداشتم و سرم کمی خلوت شده بود و بهترین فرصت برای عملی کردن تصمیممان بود. در آن زمان با همسرم صحبت کردم و با اینکه از لحاظ روحی شرایط خوبی نداشتم ولی زمان مناسبی بود و خیلی هم به من کمک کرد و شرایط جفتمان در حالیکه خوب نبود دگرگون شد و به نظرم توانستم برگردم و خیلی قویتر و بهتر از قبل و این به خاطر حضور همسرم کنارم بود که مدیونش هستم.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰