آنکه از فرط گنه ناله کند زار کجاست؟
آنکه زاغیار برد شکوه بر یار کجاست
باز ماه رمضان آمد و بر بام فلک
می زند بانگ منادی که گنه کار کجاست
سفره رنگین و خدا چشم به راه من و توست
تاکه معلوم شود طالب دیدار کجاست
بار عام است خدا را به ضیافت بشتاب
تا نگوئی که در رحمت دادار کجاست
مرغ شب نیمه شب دیده به ره می گوید
سوز دل ساز بود دیده بیدار کجاست
ماه رحمت بود ای ابر خطاپوش ببار
تا نگویند که آن وعده ایثار کجاست
حق به کان کرمش طرفه متاعی دارد
در و دیوار زند داد خریدار کجاست
آن خدائی که رحیم است و کریم است و غفور
گوید ای سوته دلان عاشق دلدار کجاست
من ژولیده به آوای جلی می گویم
آنکه با توبه ستاند سپر نار کجاست
ژولیده نیشابوری
رمزها در رمضان است، خدا مى داند
برتر از فهم و گمان است، خدا مى داند
لیله القدر، کدامین شب این ماه خداست؟
چه شبى برتر از آن است، خدا مى داند
هر شبى توبه کنیم از گنه و پاک شویم
لیله القدر، همان است، خدا مى داند
موسم بندگى چشم و زبان و گوش است
نه همین صوم دهان است، خدا مى داند
گر نباشد همه اعضاى تو تسلیم خدا
روزه ات صرفه ى نان است، خدا مى داند
بار عام و همه مهمان خداوند کریم
ماه آزادى جان است، خدا مى داند
سبط اکبر که در این مه متولد گردید
رمز حسن رمضان است، خدا مى داند
زین مه نیمه مه، ماه خدا کامل شد
عید شادى جهان است، خدا مى داند
میزبان است خدا، در مه میلاد حسن
رمز این نکته نهان است، خدا مى داند
کرمش مایه امید گنه کاران شد
یا حسن، ورد (حسان) است، خدا مى داند
notarin.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰