

دکتر برقی تری کم برق کار یک ساختمان بود. اون وقتی که داشت برق کاری میکرد یک سیم رو اشتباه وصل کرد . وقتی که کنتر رو زدن برق اتصالی کردو برق اونو گرفت. دکتر برقی غش کرد . وقتی به هوش اومد هی مسخره بازی درمیاوردش و یک جانمینشست . اون یه جورایی نابغه
بلک هیدن استیک من یک روز بلک هیدن در جنگل برای خودش گشت میزد که یک مار زخمی رو پیش درخت دید اون ماررابه خانه اش بردو از اون مواظبت کرد, تااون ماره خوب بشه وقتی اون مار خوب شد بلک هیدن رو نیش زد بلک هیدن بد مریض شده بود اون هرروز به