تاریخ انتشار : یکشنبه 3 اردیبهشت 1402 - 9:53
33 بازدید
کد خبر : 71026

ماجرای جنازه زن باردار پشت وانت در میدان ونک چه بود؟

ماجرای جنازه زن باردار پشت وانت در میدان ونک چه بود؟

قتل در پشت یک وانت یکی از عجیب‌ترین گزارش‌های جنایی بود که نزدیکی‌های عید سال ۶۴ به دست پلیس رسید.

۷۳ / ۱۰۰

به گزارش اسکیمو،سرهنگ عابدی کارآگاه بازنشسته پلیس آگاهی در ایران نوشت: آن زمان افسر نگهبان کلانتری ونک بودم، تماس‌گیرنده صدای پرهیجانی داشت، او با دیدن بسته مشکوک پشت وانت کنجکاو شده و سریع به پلیس زنگ زده بود.

سریع با پلیس موتور سوار تماس گرفتم و او خودش را به خیابان الهیه رساند، دقایقی گذشت، لحظات به سختی می‌گذشت و منتظر خبری از طرف مأمور موتور سوار بودم تا اینکه بی‌سیم زده شد، مأمور با متوقف کردن وانت‌پیکان توانسته بود پیرزنی را دستگیر کند اما راننده که مرد جوانی بود با جا گذاشتن پیرزن و وانت پا به فرار گذاشته بود.

کشف جسد

صدای مأمورمان می‌لرزید، انگار صحنه دلخراشی دیده بود؛ جنازه زن باردار پشت وانت.

به سرعت به خیابان الهیه رفتیم و متوجه شدیم پسرجوان با پیاده شدن از وانت به خانه‌ای اعیانی که در ورودی‌اش نرده‌ای بود پناه برده است.

همه اتفاقات این قتل عجیب و هیجانی بود، جسد داخل یک پتو پیچانده شده و آثار خون دیده می‌شد.

پتو را باز کردیم، سر و صورت زن جوان خون‌آلود بود و از آثار ضربات روی سرش مشخص بود که قاتل با کینه و عصبانیت دست به چنین قتل فجیعی زده است.

ورود به خانه اعیانی

پیرزنی که داخل وانت دستگیر شده بود حرف نمی‌زد و جالب اینکه او هم داخل ماشین پلیس پا به فرار گذاشت که توانستیم در همان صحنه دستگیرش کنیم.

دستگیری ۷۷ نفر در اسکاتلند به دنبال کشف ده ها میلیون عکس مستهجن کودکان

پسرجوان که داخل حیاط خانه اعیانی بود همه حرکات پلیس را زیر نظر داشت و امکان هر اتفاقی بود، نگران بودیم تا اینکه قاضی ویژه قتل دستور ورود به خانه را صادر کرد.

خیلی زود یکی از مأموران چابک و ورزیده از بالای نرده‌ها وارد حیاط شد و بر خلاف تصورمان پسرجوان هیچ تکاپویی برای فرار نکرد و وقتی در باز شد بدون اینکه خطری بوجود آید او که جاوید نام داشت، دستگیر شد.

فهمیدیم خودش سرایدار همان خانه اعیانی بوده و کسی هم داخل خانه حضور نداشت.

حمام خون

جاوید ۳۷ساله سکوت مرموزی داشت، به سمت اتاقک نگهبانی رفتیم، صحنه‌ای که می‌دیدیم باور کردنی نبود؛

همه در و دیوار اتاقک خون‌آلود بود و به معنای کامل یک حمام خون راه افتاده بود اما جاوید و مادر پیرش هیچ حرفی نمی‌زدند و همین قضیه را پیچیده کرده بود.

همراه جاوید و مادرش به کلانتری رفتیم، جسد زن ۳۳ساله نیز به پزشکی قانونی منتقل شد.

اعتراف جاوید

داخل کلانتری، جاوید بعد از سکوتی طولانی به حرف آمد و با صدای لرزان گفت: حقش بود!

همین شکستن سکوت کافی بود که خود را به کنارش برسانم، یکی از افسران کلانتری نیز یک لیوان آب برای جاوید آورد و همین که از در رفاقت و همدردی وارد شدیم مرد جوان خواست برایش سیگار هم بیاوریم.

اعتراف حمید صفت به قتل پدر خوانده + ماجرای درگیری و علت قتل

یکی از مأموران سیگار آورد و برای اینکه جاوید احساس راحتی کند ابتدا سیگار را یکی از همکارانم روشن کرد و بعد سیگار را به دست جاوید داد.

جالب بود، نگاهی به سیگار کرد و برخلاف تصور ما به جای پک زدن، آن را روی زمین انداخت. پرسیدم: چیزی شده؟ گفت: نه ترک کرده ام.

رفاقت با متهم

بازپرس ویژه قتل در کلانتری حضور داشت و وقتی دید توانستیم با متهم طرح رفاقت بریزیم اشاره کرد که به کارمان ادامه دهیم و تحقیقات را شروع کنیم.

پرسیدم: خوبی؟! گفت: زنم داخل حیاط با یک نفر حرف می‌زد هرچه می‌پرسیدم کی بود حرفی نزد، من هم عصبانی شدم و کتکش زدم.

خیلی متعجب نگاه کرد و از من پرسید: زنم زنده است؟! رفتارهای جاوید نشان می‌داد حالت روحی خوبی ندارد و نمی‌توانستیم به حرف‌هایش اعتماد کنیم.

به سراغ مادرش رفتیم و ادعا کردیم جاوید به قتل زنش اعتراف کرده است. مادر پیر سکوتش را شکست و فهمیدیم جاوید در گذشته اعتیاد به حشیش داشته و سابقه بیماری روحی و روانی دارد.

اعتراف مادر

مادر پیر گفت که می‌خواستم پسرم سر به راه شود به همین خاطر از یک روستا دختر فقیری را برای پسرم گرفتیم.

قتل دختر ۶ ساله‌ به دست مادر شیشه‌ای

پسرم بعد از ازدواج دیگر مواد مصرف نمی‌کرد اما از چندی قبل دوباره شروع به مصرف مواد کرد و با توجه به اختلاف سنی پسرم با همسرش اختلافات‌شان بالا گرفت.

جاوید در توهم فکر می‌کرد زنش به او خیانت می‌کند. پس از شنیدن حرف‌های مادر پیر دوباره به محل جنایت رفتیم و از اهالی محل شنیدیم که مرد جوان و همسرش که سرایدار خانه اعیانی بودند مدت ۳ ماهی که آنجا زندگی می‌کردند بارها باهم درگیر شده بودند.

بعد از تکمیل شدن تحقیقات بار دیگر به سراغ جاوید رفتیم و شروع به بازجویی کردیم.

بازجویی دوباره

جاوید گفت: زنم خیانت می‌کرد و آن شب با یک نفر در حیاط صحبت می‌کرد، هر چه پرسیدم با کی حرف می‌زنی جواب نمی‌داد به خاطر همین او را به شدت کتک زدم و تا جان داشت او را زدم.

می‌خواستم او را به بیمارستان ببرم که دستگیر شدم. جالب بود جاوید وقتی فهمید زنش را کشته واکنشی نشان نداد و مشخص شد در همه این اتفاقات در توهم خیالی بوده.

پرونده وقتی تلخ‌تر شد که پزشکی قانونی اعلام کرد که زن جوان باردار بوده و فرزندش نیز مرده است.

منبع:وقت صبح

به این نوشته از ۵ چند امتیاز می دهید؟
۷۳ / ۱۰۰
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.