خروج پرویز ثابتی شکنجه گر ساواک از مخفیگاه بعد از ۴۴سال؛ هدف چه بود؟

به گزارش اسکیمو، انتشار تصویری که حضور پرویز ثابتی رئیس امنیت داخلی ساواک در دوره پهلوی و سرشکنجه‌گر این نهاد در گردهمایی‎ ضدانقلاب در یکی از شهرهای آمریکا را نشان داد، باعث شد موج واکنش ها را به دنبال داشته باشد.

ثابتی بعد از ۴۴ سال از مخفیگاه خود خارج شد و دختر او عکسی از حضور خود و پدرش در تجمع اپوزیسیون در آمریکا منتشر کرد. از پرویز ثابتی هیچ تصویر جدیدی پس از انقلاب منتشر نشده بود، نه در کتاب خاطراتش «در دامگه حادثه» و نه در گفت‌وگویی که سال ۱۳۹۰ با «صدای آمریکا» داشت.

اما آیا این حضور علنی و انتشار تصویر آن هدف خاصی داشته است و اصلا اهمیتی دارد؟

مسعود رضایی، تاریخ نگار معتقد است که به صحنه آمدن پرویز ثابتی خود بیانگر این است که اینگونه تحرکات علیه نظام جمهوری اسلامی، به چه فضاحتی افتاده که شخص مثل پرویز ثابتی که به عنوان جلاد ساواک و در واقع رئیس جلادان ساواک محسوب می‌شد و فعالیت می‌کرد، آمده و ادعای دموکراسی‌خواهی و حمایت از دموکراسی در ایران را بکند؛ این تناقضی بسیار آشکار است.

گفت وگوی همشهری آنلاین به مسعود رضایی پژو هشگر تاریخ معاصر، تاریخ‌نگار و نویسنده را در این باره بخوانید.

در روزهای اخیر انتشار تصویری از پرویز ثابتی مدیر اداره کل سوم ساواک، به قولی نفر دوم ساواک خبر ساز شده است. این موضوع و در حقیقت از مخفیگاه خارج شدن او پیام خاصی دارد؟ آیا در پی این اقدام هدف خاصی دنبال می شود؟

آنها در توهمات خود اینگونه فکر می‌کنند که اکنون وقت مناسبی برای این است که به نظام جمهوری اسلامی ضربه بزنند و آن را تحت فشار قرار دهند.
بنابراین همان طور که گروه‌ها و افراد دیگر تحرکاتی دارند و ادعاهایی را مطرح می‌کنند، آنها نیز در چهارچوب طرح کلی فعال شده و طبیعی است که با مدیریت کلانی که از سوی آمریکا و معاندان و دشمنان نظام جمهوری اسلامی صورت می‌گیرد، این کارها انجام می‌شود.

بنابراین طبق تجربه‌ای که ما در همه این سال‌ها داریم اینگونه اقدامات سرنوشت شکست خورده‌ای را دارد. مردم ایران نیز در مراسم ۲۲ بهمن نشان‌ دادند که نظام جمهوری اسلامی ایران از پشتوانه قوی‌ای برخوردار است و اینگونه اقدامات جایی نخواهد داشت.

پرویز ثابتی را شما چگونه شخصیتی می‌دانید و اقدامات او در سال‌های آخر حکومت پهلوی را چگونه تحلیل می کنید؟

اگر از  یک زاویه دیگری به مسئله نگاه کنیم بایدگفت که به صحنه آمدن پرویز ثابتی خود بیانگر این است که اینگونه تحرکات علیه نظام جمهوری اسلامی، به چه فضاحتی افتاده که شخص مثل پرویز ثابتی که به عنوان جلاد ساواک و در واقع رئیس جلادان ساواک محسوب می‌شد و فعالیت می‌کرد، آمده و ادعای دموکراسی‌خواهی و حمایت از دموکراسی در ایران را بکند. این تناقضی بسیار آشکار است.

تمامی کسانی که مطلبی می‌نویسند یا کتابی منتشر می‌کنند بر این نکته متفق القولند که در دوره پهلوی اول و دوم دیکتاتوری سنگین و سیاهی در کشور حاکم و ساواک یک دستگاه سرکوب‌گر جنایتکار بود.
ساواک برای استحکام دیکتاتوری پهلوی از هیچ جنایتی فروگذار نمی‌کرد و پرویز ثابتی به عنوان یک مقام بلند پایه ساواک در آن دوران معروف و اقدامات او هم آشکار است.

در همان  ابتدای انقلاب برخی از اعضای ساواک که دستگیر شده بودند در اعترافات خود، آن روحیه خشن و سرکوب‌گر پرویز ثابتی را به خوبی بیان کردند. علاقمندان می‌توانند با مراجعه به اعترافات اعضای ساواک در مورد روحیات و رفتارهای ثابتی اطلاعات بیشتری را پیدا کنند.

بنابراین واقعا اوج افتضاح معاندان جمهوری اسلامی را نشان می‌دهد که یک جنایتکار ساواک امروز مدعی دموکراسی در ایران شود.

آیا این اقدام ثابتی را می‌توان در پی ناآرامی های اخیر در کشور و احیانا خوش بینی مخالفان نظام و یا احتمالا چراغ سبز برخی کشورها به این مقام ساواک تحلیل کرد؟

معاندان و در راس آنها آمریکا و اسرائیل و شبکه شیاطین علیه ایران از هر نوع ابزاری  برای ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی استفاده می‌کنند و شخص روسیاهی مثل پرویز ثابتی را به کار می‌گیرند. این نشان می‌دهدکه کفگیرشان به ته دیگ خورده و ناچار شده‌اند از چنین مهره سیاهی استفاده کنند که برای همه شناخته شده است.

در واقع تمام ظرفیتی را که در اختیار داشته‌اند را به میدان آورده‌اند و دیگر بیش از این چیزی ندارند و این نشانه قدرت آنها نیست و نشانه ضعف و خالی شدن دست آنهاست. نشانه این است که با به کار گرفتن چنین شخصیت‌های منفوری ناامیدانه تلاش می‌کنند.

آیا شما از اساس انتشار تصویر ثابتی را مهم می دانید؟ اگر مهم است اهمیت آن چیست و اگر خیر چرا اهمیتی ندارد؟
به نظر من این قضیه من خیلی مهم نیست. آنها سعی می‌کنند که کارهای خود را از هر نوع مهم نشان دهند. انتشار تصویر پرویز ثابتی که ماهیت منفی‌ای دارد و برای مردم ایران شناخته شده است، تاثیر خاصی بر افکار عمومی مردم ایران در جهت اهداف دشمنان نمی‌گذارد.

اگر هم تاثیری داشته باشد، این تاثیر در جهت  معکوس اهداف آنهاست. یعنی مردم متوجه می‌شوند که آنها مهره‌هایی از جنس جنایتکارانی مانند پرویز ثابتی در دست دارند.
پرویز ثابتی در راس تیم‎ های سرکوب‌گر مردم بوده است؛ یا مریم روجوی در راس سازمانی بوده‌است که بیش از  ۱۲ هزار نفر را در ایران ترور کرده و به شهادت رسانده است در راس یک سازمان کاملا تروریستی قرار دارد.

اینها به مردم ایران بیشتر آگاهی می‌دهد که دشمنان ما از چه مهره‌هایی استفاده می‎ کنند و ماهیت خود آنها چیست.
به هر حال می‌گویند که از کوزه همان برون تراود که در اوست. بالاخره آنها، آمریکا و شبکه شیاطین ماهیت جنایتکارانه دارند و مهره ‎های در دستشان هم تروریست‌هایی مانند مریم رجوی و جنایتکارانی مانند پرویز ثابتی هستند.